خیال

علی 27ساله دانشجوی معماری بچه مراغه

خیال

علی 27ساله دانشجوی معماری بچه مراغه

به خاطر کی ؟

پرسید بخاطر کی زنده هستی؟

با اینکه دلم میخواست داد بزنم *بخاطر تو* گفتم *بخاطر هیچکس*

پرسید پس بخاطر چی زنده هستی؟

با اینکه دلم داد میزد *بخاطر تو*با بغض غمگینی گفتم *بخاطر هیچ چیز*

ازش پرسیدم تو بخاطر چی زنده هستی؟

اشک در چشمانش جمع شد و گفت *بخاطر کسی که بخاطر هیچ زنده است*

دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی

 می یابد که نفس آدمی را می برد

نظرات 3 + ارسال نظر
مریم پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:13 ب.ظ

سلام به نویسنده وبلاگ من تازه به وبلاگتون سر زدم و خیلی از نوشته هاتون لذت بردم البته خیلی به عشق اعتقاد ندارم اما از دیدگاهت خوشم اومد موفق باشی

سلام مرسی خوش اومدین ؟هر کسی از زندگی وعشق یه برداشتی داره ؟ومن به همه عقاید احترام میذارم چون عقاید هر کس برای اون شخص مهم هست بس برای من هم مهم هست ؟ما انسانیم با عقاید گوناگون

آیلار پنج‌شنبه 8 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 03:38 ب.ظ http://ruzhayedeltangii.blogfa.com/

علی جان اشتباهی کامنتت پاک شد میشه مجددا بذاری لطفا؟؟؟؟

مشکی چهارشنبه 14 اردیبهشت‌ماه سال 1390 ساعت 02:21 ب.ظ http://www.bffinder.blogsky.com/

خوشحال میشم به من سر بزنی

http://www.bffinder.blogsky.com/

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد